عشق بدون رابطه جنسی هم میشه؟ و در زن و مرد چه طوریه؟

ساخت وبلاگ

سلام خدمت همه عزیزان

از نظر بیولوژیک و منطقی، می دونیم که احساس عشقی به بین دو جنس مخالف ایجاد میشه، بخش بزرگیش به خاطر ترشح هورمون های جنسی در بدن و یه سری فعل و انفعالات شیمیایی، جسمی و ذهنی هست.

البته در عشق حقیقی و خالصانه ( که یک طرفه و توهمی هم نباشه ) موارد دیگه ای مثل رشد، بالندگی و معنویت هم هست که هر کدوم دنیاییه واسه خودش. بنابر این، عشق در واقع مجموعه ای از همه ی اینهاست، و به همین دلیل بسته به شرایط متغیره و این احساس می تونه گذرا یا با دوام باشه.

کسانی که میگن عشق با منطق سازگار نیست، تا حدی درست میگن، ولی باید این رو هم در نظر گرفت که در اثر بیماری هایی مثل آلزایمر یا ضربه مغزی که به حافظه آسیب بزنه و مواردی از این دست، دیگه برای خاطرات عاشقانه و اون احساسات عاشقانه ای که در یک فرد عادی و نرمال هست، جایی باقی نمی مونه!

بنابراین، چیزی که به عنوان عشق بین آدم ها شناخته شده ( و منظورم دقیقاً همین عشق رمانتیک هست، که با بقیه عشق ها مثل عشق به هم نوع، یه سری اشتراکات داره، ولی بدون شک یه سری تفاوت ها هم داره! ، این طور نیست که فقط روحی و روانی باشه، یا اینکه فقط جسمی باشه.

اما خب، تا اینجای این نتیجه گیری ها و این بحث هورمون ها و غیره، در مورد افراد عادی هست. حالا سؤالی که پیش میاد اینه که در مورد افراد دو جنسه و ترنس ها و هم چنین افرادی که اصلاً میل جنسی ندارن و به اصطلاح "مُخَنَث" یا Asexual هستن، آیا اونها دیگه عشق رمانتیک رو تجربه نخواهند کرد؟

یعنی همون احساس عشق رمانتیک نمی تونه بدون روابط جنسی اصلاً اتفاق بیفته؟ ( * برای شفاف تر شدن سؤالم این نکته رو بگم که منظور اینه که احساس دوستی و همدلی ایجاد بشه، رابطه ی عاطفی هم برقرار بشه و ادامه پیدا کنه، اما رابطه ی جنسی در کار نباشه و در عین حال، به طرفین هم فشار نیاد از این بابت! :) )

از دوستان با تجربه می پرسم که آیا اصولاً چنین چیزی امکان پذیر هست یا نه؟

و هم چنین در بین کسانی که این مطلب رو می خونن، اگه کسی هست که نیاز و میل جنسی نداشته باشه و از نظر میل جنسی کلاً خنثی باشه ( چون به هر حال اینطور افرادی هم در دنیا هستن حالا ممکنه به بیماری های دیگه ای هم مبتلا شده باشن و یا اینکه همه چیزشون نرمال و سالم باشه و فقط از همین یه نظر، با بقیه فرق داشته باشن ( هر چند این در تولید مثل و بقا مزیت محسوب نمیشه اما خب به هر حال به این معنی نیست که این افراد محکوم به نابودی هستن و نمی تونن یه زندگی خوب داشته باشن).

من چندین جا در اینترنت خوندم که گویا عشق بدون رابطه ی جنسی هم امکانپذیره ( هر چند شاید یه مقدار با اون عشقی که در افراد عادی و اکثریت جامعه تجربه میشه فرق داشه باشه ) و حتی گویا این موضوع معروف شده به "عشق افلاطونی"! مثلا در لینک های زیر راجع بهش توضیح داده:

می دونید عشق افلاطونی یعنی چه ؟

عشق افلاطونی

حالا واسم جالب شده این موضوع که بیشتر دربارش بدونم. اگه کسی تجربه ای داره بگه.

هم چنین چیزی که من تا حالا متوجه شدم، اینه که در بین اطرافیان و افراد عادی، عشق با بار احساسی شدیدتر و با کشش جنسی کمتر و اهمیت کمتر این موضوع در نظر فرد، در دختران و زنان بیشتر دیده میشه که عشق در اونها کمتر از مردها جسمی باشه و بیشتر ذهنی و و روانی و روحی باشه، در حالی که لذت جنسی (که جسمی هست) برای زنان بیشتره و از طرف دیگه، سخت تر از مردها ارضا میشن. یعنی محموعه همه اینها می تونه یه تعادلی رو به وجود بیاره و شاید همین جنبه ی احساسی شدیدتر در عشق زنان هست که به عشق مادرانه هم منجر میشه، و حتی وقتی مادر میشن همسرشون که قبلاً الویت اول عشقشون بوده حالا میشه اولویت دوم. البته بازم هر شخص با دیگری متفاوته و شاید اینطور نباشه که برای همه ی زن ها، جنبه ی احساسی عشق بیشتر و شدیدتر از مردها باشه.

نظر شما چیه خانم ها و آقایون؟ خودتون چه تجربه ای داشتین و چه تحلیلی از تجربیات دیگران و اطرافیانتون داشتین؟

جوانه های امید...
ما را در سایت جوانه های امید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان javaneha بازدید : 112 تاريخ : دوشنبه 4 مرداد 1395 ساعت: 0:31